جایی نزدیک خودت
نزدیک ، نزدیک ، نزدیکتر ...
۲۱ دی ۱۳۸۸
من که قراره بمیرم ...
اوضاع خیلی بهم ریخته و خطرناک بود ، احتمال بمب گذاری هم وجود داشت !
مداح وسط سینه زن ها ایستاده بود و بلند داد میزد :
من که قراره بمیرم
کاش تو کربلا بمیرم
یا پیش شش گوشه
یا که
تو حرم سقا بمیرم :(
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر